دلم می خواد بشینم رو به روی ماه ...
درست جلوش ...
بشینم رو به روش زانو هامو بغل کنم زل بزنم بهش ...
درست مثه اونی که اونجا نشسته و قراره به زودی هم عوض بشه ...
دلم می خواد زل بزنم بهش ...
اونقد که چشام درد بگیره خسته بشه ...
اونقد که چشام بسته بشه خوابم بگیره ...
خوابم بگیره تا دوباره خوابتو ببینم ...
تا تو بیای تو رویام ...
تا دوباره وجودتو کنارم حس کنم ...
می بینی ؟؟؟
حتی تو رویاهامم انتظارتو میکشم ...
کاش باشی ... کاش باشی همیشه ...
حتی دیدنت از دور هم منو راضی می کرد ...
می بینی ؟؟؟
دیگه تمام فعلام به گذشته ی استمراری تبدیل شدن ...
پس تکلیف این "حااااااااااااال ساده ی من" چی میشه ؟؟؟
_ ای دل
دیگه تنها باش و بسوز ...
دیگه چشمو به در ندوز...
نه ... نمی خوام دیگه پیشم نیاد ...
_ رفتش
دیگه فکر چشاش نباش
دنبال خنده هاش نباش ...
نه ......... نمی خوام اینو ...........
من نشستم رو به روی ماه ...
زل زدم بهش ...
تورو توش می بینم ...
تو خیالم تصورت میکردم ...
که بازم اومدی ... بازم هستی ...
حتی از دور ...
جالبه ... حتی خودمم نمی دونم چی می خوام ...
شایدم همون حس با تو بودن واسم کافیه ...
_چشمامو می بندم که رویاتو ببینم
چشمامو میبندم تو رو یادم بیارم
حرفای من رویاییه می دونم اما
من از تمام تو همین رویارو دارم ...
* اول از همه بگم که این متن واسه کسی نیست ... واسه هیچ کس ... واسه دله خودمه... فقط یه اتفاقی باعث شد که حسشو بگیرم واسه نوشتن ... اتفاقی که می تونس خوب باشه ولی نشد ... دقیقا بر میگرده به دیروز شنبه دم دمای افطار ... البته همین لحظه که دارم می نویسم هوا هنوز تاریکه واسه همین من خیلی باورم نشده که یکشنبس ... داشتم می گفتم ... خوب اون اتفاقه به شکلی که خوب بود نیوفتاد ... نیوفتادنشم دسته یکی بود که حتی خودشم نمی دونس دسته اونه ... اصن خبر نداشت ... ولی میتونس خبر داشته باشه ...
خیلی ناراحت شدم ...
خیلی عصبانی شدم ...
کلی گریه کردم ...
ولی الآن و در نهایت خوبم ...
آرومم ... ناراحتم اما آرومم ...
و یه نکته مهم ...
من الآن آرزومندم (به جای امیدوار میگم از اسم امید بدم میاد)
آرزومند واسه دفه بعدی ...
الآنم با این حسم دیگه خوبم ...
پس_دوستان غیر جینگولی ببخشیداااااااا_ لال شه هر کی بگه این پست تا اینجا غم بوده ... شاد نبوده ولی غمم نیس ...
*این یکی غمه ... از همین جا اعلام میکنم ...
بچه اینو همون شنبه شب از گیسوو شنیدم ... همون موقعایی که حااااااااااالم خوووب نبود ...
دوست داداشش با باباش غرق شدن متاسفانه طفلیا ...
دوستش زن داشته ... بیچاره زنش ...
بچه ها فاتحه بفرستین ... جای دوری نمیره ...
دوتا نظر سنجی هم هس ...
شرکت کنین لطفا...
در ضمن
نظراتونو راجبه کل پست بگین ...
نه فقط راجبه تیکه آخر ...
امضا:مهدیس
سلام رفیق خدا رحمتشون کنه
تو خواب نرو باشه؟
پستت زیبا بود
وبتون که خشمله دوسش دالم
سلام رفیق جونی ...
آره خدا بیامرزتشون ...
نه بابا من که زندگی ندارم ... شبا همیشه بیدارم ...
می دونم مرسییییییییی....
گفته بودم خشملی از خودمه
رو وبم تاثیر گذاشته ...
کلش عالی بووووووووووودخیلیییییییییییییییم عالی مخصوصا اولش واقعاقشنگ بود...............قشنگ یعنی چه؟ قشنگ یعنی تعبیرعاشقانه ی اشکاااااااااااااااال............. چی میگم من؟.. زیادی احساساتی شدممرسی واسه اون تیکه فاتحه... خدابیامرزتشون.........کاش هیچ وقت اتفاقای بدنیفته .... خیلیامیگن اگه اتفاق بدنیفته قدرخوبیارونمی دونیم ....اما من قول میدم قدرشونوبدونم.......فقط اتفاقای بدواسه هیچکی نیفته........
میدونم
مرسییییییییییییییی..........
خوب میشی .....
خواهش هانی ............ خدابیامرزتشون.........
کاشکی ... کاشکی ...
ولی اگه میشد که ما نمی گفتیم کاشکی .....
postet ali bod por az ehsas(vaqeei)nakh sozan shere babak ke divonasham
mersi azizam
ama omadam ta akharesh bekhonam kor shodamto ro khoda enqad rango barang nanevis chesham dard gereft sefid ke khobe!
poste badi torokhoda enqad ehsasi nabashe baba terekidim az in faza ha biam biron ma khodemon 100 ta dard darim!
alan ba hame web nevisa bodama
... می دونستم ... کلا دیوانه ای ......
خواهش ...
ساحل بابا سفید بدتره ... آدمو کور میکنه ... آبی کمرنگ نوشتم که خیلی اذیت نشی ... حالا پست بعدیو سفید میذارم ببینی ...
خوب حالا ...
تو مثلا با این سنت چه دردی داری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا من حاااااااااالم اینجوری بود ... الآن خوبم واسه بعدی ...
تماشای ماه خیلی لذت بخشه
از پارسال ماه رمضون که من از عشقم جدا شدم...
تماشای ماه و حرف زدن باهاش شده یه عادت زیبا
واااااااااااااااای آره منکه عاااااااااااااشقشم ...
اوا چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی حااااااااااااااااااااااله خوبی به آدم دس میده ...
وای اجیییییییییییییییییییییییی
خدا بیامرزشون.............................
توهم چیته اجی جونم ......غمتو نبینم....تو عکس بده جنازه تحویل بگیر
اصلا البوم بده قبرستون بگیر
آجییییییییییییییییی ...
این دلکم تنگیده واست ...
آره خدابیامرزتشون ...
فدات شم آجییییییییییییییییییی گلم ...
میگم بت حالا ...
فقط وقتی که ببینمت ...
وااااااااااااای مهدیسی...
خییییییییییلی قشنگ بود...
با اینکه میدونم دلت با من یکی نیست
با این که میبینم به رفتن مبتلایی
چشمامو میبندم که میمونی کنارم
با این که میدونم کنار من کجایی...
دیوونه ی این آهنگم...عشق من روزبه....
.............
میدونم ....................
واااااااااااااااااااای خدااااااااا...
ضربان ...
زندگیه منه ....................
بله بله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چی دارم میشنوم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دور از چشه من ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
درود... مهدیس چطوری یا نه؟!!! چه خبرا؟!! باو اینا چیه نوشتی تریپ دیس لاو گرفتیا!!! چت شده آخه؟!!! ببین کسی عذیتت کرده شکست عشقی بهت وارد کرده بگو خودم مردونه برم خرخره شو بجوم!!! نبینم ناراحتی؟!!!
عشق و این تریپارو بذار در کوزه آبشو بخور!!!! یعنی تازه الان میفهمم بعضی آدما ارزش دوست داشته شدن ندارن!!دیدم توهم غم میزنی منم گفتم..
راسی خدا بیامرزتشون!یاد آهنگ گروه 0111 افتادم!
من دیگه خودم به اندازه کافی غم دارم تو یکی دیگه شاد باش دلمون خوش باشه!!!هه
درود آرش خوبم یا آره ...
لاوم جزوه زندگیه ... حالا من یه بار از این حسم استفاده کردم نوشتم ...
نه ... شکسن نیس ... ناراحتم کرده یکی ... مرسییییییییی آرشی ... دس شوما میرسییییییییی ...
الآن خوبم واقعا ... دیگه اونجوری ناراحت نیستم ... اگرم باشم فایده نداره پس منم نیستم ...
خدابیامرزتشون واقعا ... الآن خانوادش چه روزای سختی دارن طفلیا ...
آخیییییییییییییی 0111 ... دوس دارم خیلی ...
ok حتما
سلام
انگار امسال دم افطار که که می شه حال هیچ کس خوب نیست....!و ماه عسلی هم نیست که حال دلمون رو خوب کنه........
خدا یبامرزتشون....فقط همینو می تونم بگم و اینکه خدا به خانوادشون صبر بده.
سلام ...
دم افطار که لحظات خفقان ... کلا اصن ماه رمضون حااااااااااااالمون خوب نشد ...
حاااااااااااااال اون ماه عسلی بدتر از ماست ... خیلی بدتر ... براش دعا کنین ...
مرسی دوستم ...