عجب آدمایی پیدا میشنا...

دیدی بعضیا چقد به خودشون می بالن که رتبشون (تو کنکور)سه رقمی شده؟  

هی میان پز میدن جلوت سوز به دلت میذارن...  

اونوقت تو هم فک می کنی واای این دیگه چه مخی تشیف داره ... 

تا یه هفته خودخوری می کنی... 

کلی سرکوفت میشنوی ...  

لنگه دمپای حواله میشه تو ملاجت ...  

کلی بت میگن بی عرضه ... خاک تو سرت...  یاد بگیر ... 

بعد یه هفته می فهمی رتبش شده نهصدو نودو نه ممیز دوره ی گردش نه (ینی یه عالمه نه) 

اونم تو چی و کجا ؟ 

فوق دیپلم کتابداریه آزاد ...  

و درست همون موقع که داری به استعدادها و توانایی هات پی می بری : 

یه لنگه دمپاییه دیگه بر سر مبارک نازل میشه که ... تو چرا نپرسیدی ازش؟؟؟؟؟؟ 

بعدم قربون صدقه ها شروع میشه ... یه سری هم وصله ی خرخونی می چسبونن بت ... 

همین افراد بالنگه دمپایی دنبالت میکنن بعدم طی یه پرتاب موفقیت آمیز می خوره تو همون نقطه قبلی ... 

در هر صورت لنگه دمپایی رو می خوری ...   

پس چه بهتره یه بار بخوری که خنگ تر نشی ...

*این پستو که چند روز پیش نوشته بودم مدیونه زحمات بی دریغه امروزه گلی ام ... کلی روحیه داد منم گذاشتمش واسه تعویض روحیه ... گلی جونم مرسی ... 

*راستی بچه ها ما امروز (ساعته نوشتنو نیگا کن) داریم میریم نامزدیه یکی از دوستان که فکنم گیسووو اونو یادش باشه و جریانشو واسه گلی تعریفیدم ...  

ینی خاک تو سر بی عرضتون کنن (البته خدا نکنه) دخترا... خجالت بکشین ... محد و گیسووو ... شما دوتا برین بمیرین دیگه ...از اونجایی که آبانی هستین بو ترشیتون همه جا رو ور داشته ... گلی ام کم کم داره بوش در میاد چون آذری ای ... چون اون دختره هم متولد آذر ۷۴ تشیف داره ... این وسط من میمونم که هنوز وقت دارم ... البته مژیا و پرپرم همینطور ... کیمی هم که هنوز بچس ...  دخترا خلاصه دیگه یه فکری به حاله خودتون بکنین ... ترشی فروشی را نندازیم دیگه ...     دامادم ۲۰ سالشه ... باباهه هم پاشو کرده تو یه کفش به مامانه میگه که حالا که به حرف من نگوشیدی شوهرش دادی باید ۶ ماه دیگه عروسی بگیرن بره سره زندگیش ... هیچی دیگه اینام بشینن خاله بازی ...    

ولی خودمونیما ...دیگه بی شوخی ... تنها همین جمله وصفشه ...  

وای تو خیلی خری ...   

خدایی خریته ازدواج تو این سن ... خاله میگه ینی واقعا چرا شوهرش داد ؟ واقعا تنها جوابی که میشه و میخوره به این سوال همونی بود که بش گفتم :از ترس بی شوهری... فکو فامیله آینده نگره ما داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ... مایه لبخند و مسرتو شادمانیه یه عده زیادی شده ...به هرکی میگیم اول چشاش میزنه بیرون  - تو داری دروغ می گی ...+ دروغم چیه به خدا ...- نه بابا مگه میشه ...+ واااااا حالا که شده ...  این گفتگوهایه رایجه این چن روزه ی ماست ... بعدشم تا یه چن دقیقه ای میرن تو فکروکلی سوال پیش میاد... بعدشم از شوک خارج میشن می خندن...البته اطهار تاسفم میکنن ...

 همین دیگه ... با وجود یه همچین آدمایی دیگه دهنه آدم قفل میشه ...  

 فک کن در چه حد بوده که دهن من قفل شده ... واقعا عجیبه ... اصن میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟اصن داریم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چه چیزا ..........

                                                                          امضا:مهدیس 

وااااااااااااای منکه دیوونه شدم ... آهنگ قبلی دیگه نمی خوند ... کلی ناراحت شدم ... ولی خوب اینم خیلی دوس دارم ...